گرسنه یا تشنه!!!


                  
پسر گرسنه اش است، شتابان به طرف یخچال می رود
در یخچال را باز می کند
عرق شرم بر پیشانی پدر می نشیند

پسرک این را می داند؛

دست می برد بطری آب را برمی دارد

کمی آب در لیوان می ریزد

صدایش را بلند میکند: "چقدر تشنه بودم"
پدر این را می داند پسر کوچولواَش چقدر بزرگ شده است..
نظرات 16 + ارسال نظر
نازنین زینب سه‌شنبه 16 خرداد 1391 ساعت 11:52 http://Zendegikon.blogsky.com

این حال و روز خیلی از آدماییه که دستشون خالیه اما باآبرو زندگی میکنن

سخته اینجور زندگی کردن:( ما باید روزی هزار مرتبه خدا رو شکر کنیم که دستمون به دهنمون میرسه..

فروغ خاموش چهارشنبه 10 خرداد 1391 ساعت 23:57 http://www.fk.persianblog.ir

بسی متاثر گشتم

نازنین سه‌شنبه 9 خرداد 1391 ساعت 22:03

این پسره توی عکس چه چهره معصومانه ای داره
حس میکنم خودش اینکارو کرده ...

ولی بهش نمیخوره

نصفه توئه ها
داداشم داداشای قدیم...
یه لیوان آب میدان به آجیشون...
تو که آبشم نمیدی

راستی دیشب دی سی شدم آن نشد دیگه

لیوانم میخوری مگه؟ سختت نیس!:)
ما دیگه به این چیزا عادت کردیم:-"

لیدوما دوشنبه 8 خرداد 1391 ساعت 23:36 http://azda.mihanblog.com

وقتی بیشتر بدونی بیشتر حسرت می خوری و زودتر بزرگ میشی..
سلام
زیارت قبول..

سلام لیدومای عزیز، خوش اومدی;)
خیلی وقت بود که نبودی!!!
ممنون، ایشالا که قسمت شما بشه. امشب دقیقا یک ماه از اومدنم میگذره

امین اتاقک دوشنبه 8 خرداد 1391 ساعت 19:02 http://otaghak.blogsky.com

باریکلا

چه پسری

مقداد یاد بگیر یکم

من؟ ما که تو یخچالمون فقط آبه

سپیدبال یکشنبه 7 خرداد 1391 ساعت 20:23

سلام..خوبی؟
خیلی ممنون که هی بهم سر میزنی..
راستی اون پسر بچه هه چه پسر خوبی بوده!

سلام، ممنون خوبم
خواهش میشه;) از عکسه معلومه که پسر خوبیه؟

مریم یکشنبه 7 خرداد 1391 ساعت 18:54 http://najvaye-tanhai.blogsky.com

پست رمزدارمو خووندی مقداد؟
اصلا پیامم اومد برات؟

تازه میخوام بخونمش

مریم یکشنبه 7 خرداد 1391 ساعت 18:09 http://najvaye-tanhai.blogsky.com

پدر این را می داند پسر کوچولواَش چقدر زود بزرگ شده است..
سلام مقداد
هنوز مانده تا روز پدر
تا روز دردهایش
تا روز گرفتن پول از خودش و برای خودش جوراب خریدن
بگذارید بماند دردهایمان ته گلویمان
حالا روح من برای دیدن خنده های پدر گرسنه است یا تشنه؟

سلام
نگاه خسته پدر با پیشانی چروکیده و موهای سپیدش چه نگاه سنگینی ست! پدری که همیشه گونه هایش سرخ است و سرش به زیر!!

مهسا شنبه 6 خرداد 1391 ساعت 21:25 http://deleasemooni.blogsky.com

خدا هیچ پدری رو شرمنده خانوادش نکنه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد