بابام داشت نماز میخوند، یهو داد زد:
- الله اکبر! الله اکبر!
بُدو رفتم و گفتم:
- چیه بابا؟ در میزنن؟
- الله اکبر!
- گوشیت زنگ خورد؟
- الله اکبر!
- شام واست نگه داریم؟
- الله اکبر!
- کسی طوریش شده؟
- الله اکبر!
- بوی سوختگی میاد؟
- الله اکبر!
گفتم بابا، خب یکم راهنمایی کن؛
با عصبانیت داد زد:
- الله اکبر! (دستشو هم به علامت خاک بر سرت تکون داد!)
نمازش که تموم شد گفت:
ی ساعت دارم میگم کانال رو عوض نکن، داشتم اخبار گوش می دادم! چقدر تو نفهمی بچه!
* تا حالا دقت کردین یکی از سرگرمی های خاص مردم اینه که وقتی از مطب دکتر میان بیرون، حساب کنن ببینند این دکتره روزی چقدر درآمد داره
* سوالای رایج همه خونه ها:
این تلویزیون بی صاحاب واسه کی روشنه؟!
چی از جون این یخچال بدبخت می خوای؟!
کی دمپایی دستشویی رو خیس کرده؟
این موقع شب با کی حرف می زنی؟
چشمات در نیومد پای این کامپیوتر کوفتی؟
ادامه مطلب ...
شخصی که سابقه دوستی با بهلول داشت روزی مقداری گندم به آسیاب برد. چون آرد نمود بر الاغ خود نمود و چون نزدیک منزل بهلول رسید اتفاقا خرش لنگ شد و به زمین افتاد. آن شخص چون با بهلول سابقه دوستی داشت او را صدا زد و درخواست نمود تا الاغش را به او بدهد و بارش را به منزل برساند و چون بهلول قبلا قسم خورده بود که الاغش را به کسی ندهد به آن مرد گفت: الاغ من نیست.
اتفاقا صدای الاغ بلند شد و بنای عرعر کردن گذارد. آن مرد به بهلول گفت: الاغ تو در خانه است و تو می گویی نیست؟! بهلول گفت: عجب دوست احمقی هستی! تو 50 سال با من رفیقی، حرف مرا باور نداری ولی حرف الاغ را باور می نمایی!!
رنگین کمان 1: ی سری آدما تو جامعه امروزی ما نقش بهلول رو دارن، یکسری هم نقش الاغ بهلول رو
رنگین کمان 2: خیلی آدمای این دوره زمونه عوضی شدن، بی اصل و نسبا زیاد شدن، خصوصا آدمای بی ناموس
زن نصف شب از خواب بیدار شد و دید که شوهرش
در رختخواب نیست و به دنبال او گشت. شوهرش را در حالی که توی آشپزخانه نشسته بود و به دیوار زل زده بود و در فکری عمیق
فرو رفته بود و اشکهایش را پاک میکرد و فنجانی قهوه مینوشید پیدا کرد.
در حالی که وارد آشپزخانه میشد پرسید: چی شده عزیزم این موقع شب اینجا
نشستی؟!
شوهرش نگاهش را از دیوار برداشت و گفت: هیچی فقط اون وقت ها رو به یاد میارم، ۲۰ سال پیش که تازه همدیگرو ملاقات کرده
بودیم، یادته...؟!
زن که حسابی تحت تاثیر قرار گرفته بود، چشمهایش
پر از اشک شد و گفت : آره یادمه...
شوهرش ادامه داد: یادته پدرت که فکر می کردیم مسافرته ما رو توی اتاقت غافلگیر کرد؟! زن در حالی که روی صندلی کنار شوهرش می
نشست گفت: آره یادمه، انگار دیروز بود!
مرد بغضش را قورت داد و ادامه داد: یادته پدرت تفنگ رو به سمت من نشونه گرفت و
گفت: یا با دختر من ازدواج می کنی یا ۲۰ سال میفرستمت زندان آب خنک بخوری؟!
زن گفت : آره عزیزم اون هم یادمه و یک ساعت بعدش که رفتیم محضر و...!
مرد نتوانست جلوی گریه اش را بگیرد و گفت: اگه رفته بودم زندان امروز آزاد می شدم!
** نتیجه اخلاقی ندارد، لطفا اصرار نکنید..
رنگین کمان: بالاخره طلسم چند ماهه بی اینترنتی شکست و ما هم نت دار شدیم
عکس نوشت:
آمریکا
شما به رئیسجمهور امریکا میگویید: «مادرت رو...»! ولی اتفاق خاصی نمیافتد، فقط شما معروف میشوید و درباره مادر رئیس جمهور کتاب مینویسید و میلیونها دلار درآمد کسب میکنید! اما بعد از آن، رئیسجمهور از شما به دادگاه شکایت میکند و شما مجبور میشوید که بابت غرامت، همه پولتان را به رئیسجمهور بدهید
انگلستان
شما به نخستوزیر انگلستان میگویید: «مادرت رو...»! نخستوزیر هم به شما میگوید: مادر خودت رو..
فرانسه
شما به رئیسجمهور فرانسه میگویید: «مادرت رو...»! و بلافاصله میلیونها نفر از مردم به خیابانها
میریزند و در حمایت از شما، به رئیسجمهور میگویند: «مادرت رو...»!
رئیسجمهور هم درباره جریحه دار شدن احساساتش شعری میسراید و آنرا در روزنامهها و مجلات و رادیو و تلویزیون منتشر میکند
ژاپن
شما به نخستوزیر ژاپن میگویید: «مادرت رو...»! نخستوزیر تعظیم میکند و به شما میگوید: ببخشید، ولی فکر نکنم مادرم از شما خوشش بیاد
آلمان
شما به صدراعظم آلمان میگویید: «مادرت رو...»! پلیس به سراغ شما میآید و به شما میگوید: لطفاً با مادر صدراعظم کاری نداشته باشید
سوئد
شما به نخستوزیر سوئد میگویید: «مادرت
رو...»! از مردم رأیگیری میشود که آیا شما مادر نخستوزیر را... یا نه؟! اگر رأی مثبت داده شود، شما مادر نخستوزیر را...! ولی اگر رأی منفی داده شود، نخستوزیر دست شما را در مقابل دوربینهای تلویزیونی میفشارد و برای شما آرزوی موفقیت میکند
ترکیه
شما به رئیسجمهور ترکیه میگویید: «مادرت
رو....»! و رئیسجمهور هم اسلحهاش را در میآورد و به شما شلیک میکند.
اگر شما کُرد باشید، رئیسجمهور مورد تشویق قرار میگیرد! وگرنه او را به دادگاه احضار میکنند و او در بین راه فرار میکند و به یونان پناهنده میشود
ادامه مطلب ...
* میازار موری که دانه کش است... در مورد مورچه ای که دونه همراش نیست فتوایی صادر نشده می تونید بیازارید..
یک پیمانکار آمریکایی، یک مکزیکی و یک ایرانی در این مناقصه شرکت کردند.
پیمانکار آمریکایی پس از بازدید محل و بررسی هزینه ها مبلغ پیشنهادی خود را 900 دلار اعلام کرد. مسئول کاخ سفید دلیل قیمت گذاری اش را پرسیو و وی در پاسخ گفت:
400 دلار بابت تهیه مواد اولیه + 400 دلار بابت هزینه های کارگران و.. + 100 دلار استفاده بنده.
...
پیمانکار مکزیکی پس از بازدید محل و بررسی هزینه ها مبلغ پیشنهادی خود را 700 دلار اعلام کرد.
300 دلار بابت تهیه مواد اولیه + 300 دلار هزینه های کارگران و .. + 100 دلار استفاده بنده.
...
...
اما نوبت که به پیمانکار ایرانی رسید بدون محاسبه و بازدید از محل به سمت مسئول کاخ سفید رفت و در گوشش گفت: قیمت پیشنهادی من 2700 دلار است. مسئول کاخ سفید با عصبانیت گفت: تو دیوانه شدی، چرا 2700 دلار؟؟؟؟؟
...
آرام باش. 1000 دلار برای تو... 1000 دلار برای من... و انجام کار هم با پیمانکار مکزیکی!
و پیمانکار ایرانی در مناقصه پیروز شد..
* عکس نوشت:
ادامه مطلب ...
خداوندا مشیت خودت را در رسیدن و لقا بخود برما قرار داده و بر سرعت آن افزون کن.
می باشد که چندین سال است اهرم های آن کار نمی کند.
ارتفاع پرواز به احتمال قریب به یقین تا آسمان هفتم بوده و هوای بهشت بسیار عالی می باشد.
سفر خوشی را برای شما آرزو مندم.
اگرم کسی هست که انقدر احمق بوده که لازم نیست بگم. فقط امیدوارم شامل مشیت الهی بشه
پ.ن: این پستو ی بار تو وب قبلیم گذاشتم ولی چون الان ی سری دوستای جدید اضافه شدن اینجا هم گذاشتم