یادش بخیر..

امروز یکی از همسفریام بهم یادآوری کرد که دقیقا یک ماه پیش تو همچین روزی میخواستیم پرواز کنیم واسه جده! ی لحظه یاد گذشته افتادم و بغض خفیفی تو گلوم گیر کرد..
به همین زودی یک ماه!! شد   خیلی دلم میخواست 1 ماه برگردم به عقب و دوباره لذت این سفر رو تجربه کنم اما حیف..   خدا میدونه که چقدررررر از فرصت های از دست داده افسوس میخورم

* رنگین کمان: یک ماه پیش، الان تو راه جده به مدینه بودیم

* عکس نوشت: خونه خدا از طبقه سوم مسجد الحرام


نظرات 39 + ارسال نظر
بانو جمعه 5 خرداد 1391 ساعت 00:56 http://tameshki.blogsky.com

حال عجیبی داره ...
مثل این ادمای منتظر به داشتن خدا ...
عکس ک وا شد ..
حال عجیبیه ..

امیدوارم بازم قسمتت بشه دوستم ..
قسمت همه ی اونائی ک ِ دوست دارن ..
امشب بین تموم ارزوهات ... منو هم فراموش نکن ..

ایشالا که قسمت تمام آرزومندا بشه خصوصا تو;)
به چشم، همه شامل شما هم میشه

سینا چهارشنبه 3 خرداد 1391 ساعت 20:58

اعدام وحشتناکه !

اوهوم ولی به نظر من لازمه

فروغ خاموش سه‌شنبه 2 خرداد 1391 ساعت 23:42

آره.توی جاده فیروزآباد عسلویه هست!میتونی سرچ کنی و خودت ببینی!!
مقداد یه چیزی!
نمیدونم چرا همش حس میکنم که تو زوری میای وبم؟؟
در ضمن من هم عکس میگیرم ولی امکانات ندارم.
ولی بازم به پای شما نمیرسم که

عسلویه که مال بوشهره! اصن میخوای ی کاری کن: آدرستو بده تو گوگل مپز پیدات کنم:)
اصلا هم اینطور نیس، فقط زیاد نمیرسم بیام ؛ فقط وب تو نیس وب همه همینطوریه.
منظورت از امکانات گوشی خوبه؟! منم امکاناتم قدیمی شدن ولی بودجه ندارم واسه نوسازی:)
بازم ممنون، لطف داری;)

نازنین سه‌شنبه 2 خرداد 1391 ساعت 22:02

راستی مگه آواتارم مشکلی داره میگی غلط اندازه؟!

کلا غلط اندازی دیگه

نازنین سه‌شنبه 2 خرداد 1391 ساعت 22:00

الان اینی که نوشتی واقعی بود؟
کی رو اعدام کردن یعنی؟!

واقعیه واقعی بود

فروغ خاموش سه‌شنبه 2 خرداد 1391 ساعت 14:54 http://www.fk.persianblog.ir

سلام رفیق.
اون پست بالایی ها که غیر فعالند.پس هیچ!!
راستی اون عکس ککوهها رو خودم نگرفتم که.از سایت ها گرفتم

سلام
گفتم بهت نمیخوره عکاس باشی;) مطمئنی فیروزآباده؟!

امین اتاقک سه‌شنبه 2 خرداد 1391 ساعت 13:29 http://otaghak.blogsky.com

اون کسی که اعدام شده، حتما حقش بوده که اعدامش کردن دیگه،نه؟؟؟

نمیدونم. لطفا چیزی در این مورد نپرس و نگو

امین اتاقک سه‌شنبه 2 خرداد 1391 ساعت 13:26 http://otaghak.blogsky.com

همه رو نازی خورد؟؟؟

شیکمو.. بعد میاد میگه من رژیمم و اینا...

تازه به من گفت که امین دیشب شام پیش من بوده!
نازی گامبالو

امین اتاقک سه‌شنبه 2 خرداد 1391 ساعت 13:24 http://otaghak.blogsky.com

از شام دیشب چیزی مونده؟؟

ته دیگاش مونده، من که خیلی خوردم

ستوده سه‌شنبه 2 خرداد 1391 ساعت 07:25

آخه مقداد ما با تو چه کنیم هر طور حرف میزنیم یک طور دیگه ای جواب میدی خوب درست بنویس که ما هی چیزی نگیم که تو فکر کنی خنگیم .

یعنی پستم انقدر مبهم بود؟؟ این ی داستان کاملا واقعیه و منم تو این پست کاملا جدی نوشتم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد