روزانهها
همهپیوندها
دستهها
ابر برجسب
محرم، امام حسین (ع)، کربلاجدیدترین یادداشتها
همهنویسندگان
- ستاره سهیل 290
بایگانی
- تیر 1394 1
- خرداد 1394 1
- فروردین 1394 1
- اسفند 1393 1
- بهمن 1393 1
- دی 1393 2
- آذر 1393 1
- آبان 1393 3
- مهر 1393 3
- شهریور 1393 2
- مرداد 1393 3
- تیر 1393 3
- خرداد 1393 1
- اردیبهشت 1393 1
- فروردین 1393 3
- اسفند 1392 2
- بهمن 1392 3
- دی 1392 3
- آذر 1392 4
- آبان 1392 2
- مهر 1392 4
- شهریور 1392 3
- مرداد 1392 3
- تیر 1392 5
- خرداد 1392 2
- اردیبهشت 1392 1
- بهمن 1391 4
- دی 1391 2
- آذر 1391 10
- آبان 1391 7
- مهر 1391 11
- شهریور 1391 3
- مرداد 1391 4
- تیر 1391 5
- خرداد 1391 7
- اردیبهشت 1391 5
- فروردین 1391 8
- اسفند 1390 7
- بهمن 1390 10
- دی 1390 4
- آذر 1390 7
- آبان 1390 6
- مهر 1390 10
- شهریور 1390 5
- مرداد 1390 13
- تیر 1390 12
- خرداد 1390 9
- اردیبهشت 1390 6
- فروردین 1390 3
- اسفند 1389 4
- بهمن 1389 3
- دی 1389 4
- آذر 1389 6
- آبان 1389 13
- مهر 1389 15
- شهریور 1389 9
- مرداد 1389 16
- تیر 1389 3
آمار : 93528 بازدید
Powered by Blogsky
بی موضوع
یه چند روزه دل و دماغ هیچ کاری رو ندارم 
نمی تونم پست جدید بزارم! فقط میام و نظرات شما رو چک و تایید میکنم. نمی دونم چرا 
بیشترش به خاطر یه نفره که چند روزیه فراموش کرده منو 
امیدوارم که درکم کنه و بیاد این پستو بخونه و منو ازین حالت در بیاره 
ستاره سهیل
سه‌شنبه 11 آبان 1389 ساعت 22:16
ها ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چی شد ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
کی به کیه ؟؟؟؟؟؟؟؟
من به یکی دیگه ام
میدونم دیره
اما منو دوست خودت بدون قول میدم تو سختی هاتا جایی که بتونم کنارت باشم
به جمع دوستام خوش اومدی...
با اجازه لینک شدی...
منون ازت، تو هم لینک شدی
اومد خوند؟؟؟
میخوندم فایده ای نداشت
این جمله ی دکتر شریعتی رو شنیدی ؟
میگه من ادعا نمیکنم همیشه به یاده آنهایی که دوستشن دارم هستم
ولی ادعا میکنم حتیدر لحظاتی که به یادشن نیستم هم دوستشان دارم
این میتونه توجیح رفتار خیلی از اطرافیان ما باشه
نه، این در موردش صدق نمی کنه
می شد سرزمین عشق را در میان گام ها تقسیم کرد
کاش می شد با نگاه شاپرک عشق را بر آسمان تفهیم کرد
کاش می شد با دو چشم عاطفه قلب سرد آسمان را ناز کرد
کاش می شد با پری از برگ یاس تا طلوع سرخ گل پرواز کرد
کاش می شد با نسیم شا مگاه برگ زرد یاس ها را رنگ کرد
کاش می شد با خزان قلب ها مثل دشمن عاشقانه جنگ کرد
کاش می شد در سکوت دشت شب ناله ی غمگین باران را شنید
بعد ، دست قطره ها یش را گرفت تا بها ر آرزوها پر کشید
کاش می شد مثل یک حس لطیف لابه لای آسمان پرنور شد
کاش می شد چا در شب را کشید از نقاب شوم ظلمت دور شد
کاش می شد از میا ن ژاله ها جرعه ای از مهر با نی را چشید
در جواب خوبها جان هدیه داد سختی و نا مهربانی را شنید
این شعرتو یه بار فرستاده بودی
سلام گل پسر
کیه که نماد بگو من برم حسابشو برسم که دیگه داداش منو سرکار نذاره
باور نمیکنم که کامپیوتر همه ی زندگیت باشه آخه زندگی ارزشش بیشتر از یه کامپیوتره
یا علی بگو و بلند شو
فراموشت کرده، تو فراموشترش کن!
این نظر خودم واسه خودم بود که اگه همچین اتفاقی واسه خودم بیافته چی کار کنم!
امیدوارم زودتر مشکلت حل بشه!
یه خورده واسم ناز میکنه!
داریم رایزنی میکنیم، ایشالا تو این یکی دو روزه حله 
ای کسی که باعث شدی مه این متن نوشته گردد...بازگرد
اول فک کردم صفحه تون قفل خاصی داره...مثلاً فقط واسه یه خواص گشوده می گردد
اما متن پایین رو خوندم 
این چه صفحه ای هستش آخه؟؟!!!درسته به خاطر این پروانه ها که این ور اون ور می پرن مجبور شدم با chrome نیام
در پایان دوباره خواهش می شود که الا یا ایهاال.... بازگرد
ممنون از نظرت
و همچنین ممنون ازت، همینطوری الکی 
ببخشی شما که همش لطف داری وبرای ما نظرای خوشگل میزاری افتخار بده ومنو لینک کن تا کلی به این لینک افتخار کنم
من شمارو با پروی لینک میکنم
خواهش میکنم. منم لینکت کردم ثریا خانم
میاد حالا
الکی ناراحت نباش
آخه ناز میکنه