بالاخره امتحانام تموم شد و راحت شدم، منتها چنتا نمره حالمو گرفت که هنوز ناراحتم ازین نمره ها و منتظرم شنبه بشه تا برم دانشگاه بلکه بتونم نمره ازشون بگیرم..
بگذریم؛ منم که از خدا خواسته نذاشتم خستگیم در بره درجا رفتم تهران پیش امیر علی تا هفته قبلش خونمون بود ولی دلم واسش تنگ شده بود و نتونستم طاقت بیارم. .
تو این چند روزه که تهران بودم اتفاقای قشنگی واسم افتاد؛ هم اتاقیای سابقمو دیدم، ما هروقت که بهم میرسیم خاطراتمونو یادآدوری میکنیم و هم میخندیم و هم حسرت گذشته ها رو میخوریم شابدالعظیمم رفتیم؛ خیلی شلوغ بود در حدی که نتونستیم زیارت کنیم. این دومین بار بود که میومدم شابدالعظیم..
از همه اینا که بگذریم میرسیم به مهم ترین دیدارم تو تهران؛ خیلی دوس داشتم که ر ف ی ق عزیزو ببینم که تو این سری موفق شدم خیلی خوشحالم ازین موضوع. ی 2، 3 ساعتی مهمون بودیم پیشش. واقعا که مرد نازنینیه، اخلاقش خیلی به دلم نشست
بابت همه چی ممنون..
* عکس نوشت: از کارای خودمه
* پ. ن: مگه اینکه بارسلونا با کمک داور بتونه از دست رئال فرار کنه؛ خیلی داور نامردی بود..
جوانی با چاقو وارد مسجد شد و گفت: بین شما کسی هست که مسلمان باشد؟
همه با ترس و تعجب به هم نگاه کردند و سکوت در مسجد حکمفرما شد! بالاخره پیرمردی با ریش سفید از جا برخواست و گفت : آری من مسلمانم..
جوان به پیرمرد نگاهی کرد و گفت با من بیا ، پیرمرد بدنبال جوان براه افتاد و با هم چند قدمی از مسجد دور شدند، جوان با اشاره به گله گوسفندان به پیرمرد گفت که میخواهد تمام آنها را قربانی کند و بین فقرا پخش کند و به کمک احتیاج دارد. پیرمرد و جوان مشغول قربانی کردن گوسفندان شدند و پس از مدتی پیرمرد خسته شد و به جوان گفت که به مسجد بازگردد و شخص دیگری را برای کمک با خود بیاورد..
جوان با چاقوی خون آلود به مسجد بازگشت و باز پرسید :
آیا مسلمان دیگری در بین شما هست ؟
افراد حاضر در مسجد که گمان کردند جوان پیرمرد را به قتل رسانده نگاهشان را به پیش نماز مسجد دوختند، پیش نماز رو به جمعیت کرد و گفت :
چرا نگاه میکنید! به عیسی مسیح قسم که با چند رکعت نماز خواندن کسی مسلمان نمیشود...!
پ.ن: دور اول امتحاناتم تموم شد. 2تا دیگه مونده که میره واسه 26 و 27 دی امروزم ی امتحانی داشتم که ازش میترسیدم، شکر خدا خوب بود ولی بازم میترسم از نمره!
عکس نوشت:
بعدا نوشت: دیشب اینجا زلزله اومدم جالبه؛ هنوز زلزله شروع نشده برق قطع شد!
ولی خدارو شکر به خیر گذشت
راستی، امیر علیم خونه ماست الان
سلام به همه بر و بچز خوب مجازی، امیدوارم که حال همتون خوب باشه.
اومدم بگم که احتمالا تا اواخر دی ماه آپ نمیکنم چون ایام امتحاناته و روزای سختی واسه من که شب امتحانیم پیش روئه ولی تا جایی که بتونم میام بهتون سر میزنم، شاید بیشتر خاموش بیام وبتون
خلاصه اینکه به یاد همتون هستم..
پی نوشت 1: ر ف ی ق عزیز، به یادت هستم، ی وقت فکر نکنی فراموشت کردم..
پی نوشت 2: چند روزه که گلوم درد میکنه؛ 4تا آمپولم زدم ولی تاثیری نداشت! چه زجری کشیدم دیشب تا صبح، سرفه های خشک همراه با گلودرد خفن
تشکر نوشت: از دختر رویایی ممنونم بایت کد آهنگ وبم
و در آخر.. بخش مورد علاقه شما:
عکس نوشت:
یک پیمانکار آمریکایی، یک مکزیکی و یک ایرانی در این مناقصه شرکت کردند.
پیمانکار آمریکایی پس از بازدید محل و بررسی هزینه ها مبلغ پیشنهادی خود را 900 دلار اعلام کرد. مسئول کاخ سفید دلیل قیمت گذاری اش را پرسیو و وی در پاسخ گفت:
400 دلار بابت تهیه مواد اولیه + 400 دلار بابت هزینه های کارگران و.. + 100 دلار استفاده بنده.
...
پیمانکار مکزیکی پس از بازدید محل و بررسی هزینه ها مبلغ پیشنهادی خود را 700 دلار اعلام کرد.
300 دلار بابت تهیه مواد اولیه + 300 دلار هزینه های کارگران و .. + 100 دلار استفاده بنده.
...
...
اما نوبت که به پیمانکار ایرانی رسید بدون محاسبه و بازدید از محل به سمت مسئول کاخ سفید رفت و در گوشش گفت: قیمت پیشنهادی من 2700 دلار است. مسئول کاخ سفید با عصبانیت گفت: تو دیوانه شدی، چرا 2700 دلار؟؟؟؟؟
...
آرام باش. 1000 دلار برای تو... 1000 دلار برای من... و انجام کار هم با پیمانکار مکزیکی!
و پیمانکار ایرانی در مناقصه پیروز شد..
* عکس نوشت:
قیمت پماد سوختگی، شب یلدا خیلی خیلی بالا میره. اگه نگرفتی زودتر بخرش شاید هندوانه ای که گرفتی سفید در بیاد هااا.. اون وقت لازمت میشه!!!
** یلداتون مبارک **
سلام به همه دوستای خوبم..
من برگشتم، جای همتون واقعا خالی بود، خیلی خیلی خوش گذشت.. همونطوری که قول داده بودم به یاد همتون بودم اونجا تقریبا میشه گفت خلوت بود مشهد، راحت میشد که زیارت کنی( البت واسه آقایون، خانما که همیشه شلوغه!)
مسیر برگشتو با قطار اومدم، واااااااااااااااااااااااااااای که چه حالی داد من عاشق جاده فیروزکوهم
واقعا محشره.. درسته که 16 ساعت تو راه بودم ولی ارزششو داشت
** تیک تاک 1: گوشیم ی چند روزه ترکیده!!!! خیلی داغونم الانم گوشی مامانم دستمه تا تکلیف گوشیم مشخص شه. اگه فلش شه که تمام زندگیم به باد میره
** تیک تاک 2: اگه دوست دارین بدونین معنی اسمتون چیه و چند نفر تو ایران همنام شما هستن حتما ی سری به این لینک بزنین..
** عکس نوشت:
آنقدر زمین خورده ام که بدانم برای برخاستن
نه دستی از برون
که همتی از درون
لازم است حالا اما
نمی خواهم برخیزم می خواهم اندکی بیاسایم
فردا
برمی خیزم
وقتی که فهمیده باشم چرا زمین خورده ام..
* پ.ن1: مثه اینکه راستی راستی سفر مشهدم درست شد و دارم به آرزوم میرسم
* پ.ن2: دوستایی که وبلاگشون غیر بلاگ اسکای هست، لطف کنین وقتی آپ می کنین منو خبر کنین.
** جمله نوشت:
بخشنده باش اما زیاده روی نکن/ در زندگی حسابگر باش اماسختگیر نباش
** عکس نوشت: