-
تموم شد
شنبه 15 آبان 1389 10:19
دیگه تموم شد... خوشحالم از این اتفاق که همین جا تموم شد، خیلی خوشحالم
-
بی موضوع
سهشنبه 11 آبان 1389 22:16
یه چند روزه دل و دماغ هیچ کاری رو ندارم نمی تونم پست جدید بزارم! فقط میام و نظرات شما رو چک و تایید میکنم. نمی دونم چرا بیشترش به خاطر یه نفره که چند روزیه فراموش کرده منو امیدوارم که درکم کنه و بیاد این پستو بخونه و منو ازین حالت در بیاره
-
نظر خواهی
یکشنبه 9 آبان 1389 11:24
دوستای عزیز سلام میخواستم یه نظر خواهی ازتون داشته باشم: اکثر دوستانی که میان تو وب یه سری حرفا میزنن: " وبلاگت رو با فایر فاکس نمیتونیم ببینیم"، " من عمرا با اکسپلورر کار نمیکنم"، " وبلاگت کامل واسم باز نمیشه"، " فلش پلیر ندارم نمیتونم ببینم" و ... همه این مشکلای شما برمیگرده...
-
گنجشک با خدا قهر بود…
شنبه 8 آبان 1389 10:11
بازم تشکر میکنم از دوست خوبم نگین که این همه به من لطف داره و هر روز نظرای خوبی واسم میفرسته؛ اینم یکی ازون نظراشه. راستشو بخواین من چند روزه دل و دماغ آپ کردن رو ندارم واسه همینه که هی نظرات بچه ها رو میزارم تو وبلاگ. ایشالا به موقعش یه آپ خوب میزارم.. گنجشک با خدا قهر بود… روزها گذشت و گنجشگ با خدا هیچ نگفت ....
-
عشق
سهشنبه 4 آبان 1389 10:52
از دوست خوبم نگین تشکر میکنم بابت این شعرش. این شعرو تو قسمت نظرات داده بود ترجیح دادم که تو وبلاگ بزارم: گفته بودی عشق جزیی از وجودت هست اما نیست نیست گفته بودی زندگی بود و نبودت هست اما نیست نیست فکر می کردم زلالی ساده ای مثل تمام چشمه ها عشق در رگهای آبی و کبودت هست اما نیست نیست صبر کردم! صبر کردم با خودم گفتم که...
-
اظهارات تکان دهنده کمک داور دربی!
دوشنبه 3 آبان 1389 11:22
امروز داشتم یه گشتی توی اینترنت میزدم که به یه مطلب جالب برخوردم. یه خورده قدیمیه ولی فکر کنم خوندنش خالی از لطف نباشه: کمک داور خبرساز بازی استقلال و پرسپولیس در حاشیه همایش رسانه و فوتبال که در تهران برگزار شد سخنان تکاندهندهای را برای شرکتکنندگان در این مراسم به زبان آورد که بسیاری از حاضرین در این مراسم تحت...
-
ایران سرزمین من
یکشنبه 2 آبان 1389 16:35
لینک دانلود آهنگ یاس و تامین به اسم ایران سرزمین من که درخواست کرده بودن لینکشو بزارم.
-
فــقــر
جمعه 30 مهر 1389 04:51
می خواهم بگویم ...... فقر همه جا سر می کشد ....... فقر ، گرسنگی نیست ..... فقر ، عریانی هم نیست ...... فقر ، گاهی زیر شمش های طلا خود را پنهان می کند ......... فقر ، چیزی را " نداشتن " است ، ولی ، آن چیز پول نیست ..... طلا و غذا نیست ....... فقر ، ذهن ها را مبتلا می کند ..... فقر ، همان گرد و خاکی است که بر...
-
تـسـت روانـشناسـی
چهارشنبه 28 مهر 1389 10:54
با توجه به روحیات خود پاسخ سوالات زیر را در ذهن نگه دارید: 1-پایان دنیا نزدیک است. اگر فقط بتوانید یک نوع از حیوانات را نجات دهید، کدام را انتخاب می کنید؟ الف : خرگوش ب : گوسفند پ : گوزن ت : اسب 2- به آفریقا رفته اید. به هنگام بازدید از یکی از قبیله ها، آنها اصرار می کنند که یکی از حیوانات زیر را به عنوان یادگاری با...
-
نماز جماعـت
دوشنبه 26 مهر 1389 09:56
حدود شصت سال پیش یک روحانی به روستائی رسید: با دیدن مسجد قدیمی آن روستا متوجه شد که مردم این روستا مسلمان هستند و با خوشحالی به نزد کدخدا رفت و اعلام کرد که میتواند پیش نماز آن روستا باشد. کدخدا که سالها بود نماز نخوانده بود و نماز جماعت را که اصولا در عمرش ندیده بود، با خودش فکر کرد که اگر به این مرد روحانی بگویم که...
-
دکـتر شـریـعتـی
شنبه 24 مهر 1389 11:19
دکتر علی شریعتی انسانها را به ۴ دسته تقسیم کرده است: 1. آنانی که وقتی هستند هستند، وقتی که نیستند هم نیستند: عمده آدمها، حضورشان مبتنی به فیزیک است. تنها با لمس ابعاد جسمانی آنهاست که قابل فهم میشوند. بنابراین اینان تنها هویت جسمی دارند. 2. آنانی که وقتی هستند نیستند، وقتی که نیستند هم نیستند: مردگانی متحرک در جهان،...
-
بـازی
شنبه 24 مهر 1389 10:52
یه بازی وبلاگی که نیلوفر (خونه قطره کوچولو) دعوتم کرده بود اما یه کوچولو فراموش کردم و حالا دارم انجامش میدم: 1. بدترین اتفاق زندگیم؟؟ شاید فوت یکی از دبیرهای دوران دبیرستانم بود که وقتی خبر فوتشو شنیدم همونجا توی صف زدم زیر گریه 2. خوب ترین اتفاق زندگیم؟؟ که 2 بار عمر دوباره از خدا گرفتم 3. بهترین تصمیم؟؟ یادم نمیاد...
-
شـفـاف سـازی یـک مـوضـوع
سهشنبه 20 مهر 1389 12:08
دوستان عزیز و دوست داشتنی، لازم دونستم راجع به یه موضوع شفاف سازی کنم: من فقط یه حس رفاقت خاص داشتم نسبت به دختر خالم یعنی اینکه من با اون به نسبت بقیه فامیلا راحت تر بودم و ازین ناراحت بودم که دیگه مثل سابق نیست و رفته خونه شوهرش، همین من وقتی نوشتم برداشت منفی نکنین منظورم دقیقاً همین بود و بس. دیگه هم دوست ندارم...
-
عـروسـی
دوشنبه 19 مهر 1389 11:31
۵ شنبه هفته ای که گذشت رفته بودم تهران، عروسی دختر خالم. در واقع من از آخرین نفرات فامیل بودم که رسیدم. عروسی جمعه شب تو خیابان ولیعصر بود. از چند هفته قبل شایدم چند ماه قبل عروس و داماد دنبال کارهای عروسی بودن. بیچاره ها همه کارها رو خودشون انجام دادن! خلاصه اینکه روز موعود فرا رسید. عروس ساعت 5/6 صبح!! وقت آرایشگاه...
-
امان از دست این بشر
یکشنبه 18 مهر 1389 09:30
روشی برای ... اتفاق جالبی که در اتوبان اصفهان رخ داده: همشهری اصفهانی ما توی اتوبان با سرعت 180 کیلو متر در ساعت می رفته که پلیس با دوربینش شکارش می کند و ماشینش رو متوقف می کند. پلیس میاد کنار ماشین و میگه گواهینامه و کارت ماشین ! اصفهانی با لهجه ی غلیظی میگه :من گواهینامه ندارم.این ماشینم مالی من نیست. کارتا ایناشم...
-
خـود مـن تـو عکسا
چهارشنبه 14 مهر 1389 14:29
میخواستم یه خورده دیگه بگذره، حالا حالاها قصد نداشتم بگم که من کدومم ولی یه خورده دلم سوخت و چون طاقت انتظار رو ندارین میخوام بهتون بگم که من کدومم: تو عکس اول که خیلی واضح هم هست نزدیک ترین فرد به دوربین منم، یعنی همونی که آستین کوتاه تنشه. فکر کنم تشخیص بقیه عکسا هم آسون شده باشه. تو عکس دوم من با پیراهن آستین کوتاه...
-
یـادش بـخـیـر
چهارشنبه 14 مهر 1389 12:16
من ۳ سال خوابگاه بودم، توی بلوک 5. امسال واسه سال چهارم منو انداختن بلوک 6، با ورودی جدیدا دیشب یه کاری تو بلوک 5 داشتم، از پله ها که میرفتم بالا به در و دیوار بلوک که چشمم افتاد دلم گرفت و یاد خاطرات 2، 3 سال پیشم افتادم. از در و دیوارش گرفته تا بچه هاش، همه و همه واسم خاطره بود و شد!! خدا میدونه تا به در و دیوار...
-
قانـون اساسی
شنبه 10 مهر 1389 13:39
طبق اصل ۲۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، بازرسی و نرساندن نامه ها، ضبط و فاش کردن مکالمات تلفنی، افشای مخابرات تلگرافی تلکس، سانسور و عدم مخابره و نرساندن آنها، استراق سمع و هرگونه تجسس ممنوع است مگر به حکم قانون. طبق اصل 27 قانون اساسی، تشکیل اجتماعات و راهپیمایی ها، بدون حمل سلاح، به شرط آنکه مخل به مبانی اسلامی...
-
عکسای من
چهارشنبه 7 مهر 1389 13:18
دیروز یا پریروز یه سری به وبلاگ نیلوفر (nilo0ofar.mihanblog.com) زدم. یه مطلبی به اسم عکسای نی نی گولیایی گذاشته بود تو وبلاگش. خیلی باهاش حال کردم و یه جرقه ای توی مخ منم زده شد که یه همچین کاری کنم که هر چند وقت یه بار یه سری عکس از خودم، دوستام، دانشگام و... بزارم توی وبلاگ. از همین جا از نیلوفر بابت این کارش تشکر...
-
بـاز آمـد بـوی مـاه دانشـگاه
دوشنبه 5 مهر 1389 14:32
مهر ماهم شروع شد و دوباره بدبختی های دانش آموزا و دانشجوها شروع شد. به مناسبت این بدبختی بزرگ می خوام یه کوچولو از دوران دانشجوییمو واستون تعریف کنم: سال 85 که دانشگاه قبول شدم کلی ذوق و شوق داشتم. آخرای شهریور بود که اومدیم واسه ثبت نام. یکی از آشناهامون که پارتیمون توی دانشگاه بوده و هنوزم هست کار ثبت نام منو زودتر...
-
قانون اساسی ایران
شنبه 3 مهر 1389 10:43
سلام طبق قولی که داده بودم شنبه هر هفته چنتا اصل از قانون اساسی رو واستون میزارم؛ طبق اصل ۱۳ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران؛ ایرانیان زرتشتی , کلیمی و مسیحی , تنها اقلیت های دینی شناخته می شوند که در حدود قانون در انجام مراسم دینی خود آزادند و در احوال شخصیه و تعلیمات دینی بر طبق آیین خود عمل می کنند. طبق اصل ۲۲...
-
نمی دونم..
پنجشنبه 1 مهر 1389 01:16
نمیدونم چرا این چند روزه همش سرم بلا میاد!! ناراحتم میکنه ولی هیچ وقت امیدمو از دست نمیدم و میگم ایشالا که درست میشه.. شاید یه آزمایش باشه، آزمایش جنبه!!! همیشه سعی کردم سرمو بالا کنم و ازین چیزا ناراحت نشم یا اگه شدم ذهنمو مشغولش نکنم.. خدا بزرگه..
-
جدیـــد
شنبه 27 شهریور 1389 00:48
میخوام بپرسم کسی هست که قانون اساسی ایران رو خونده باشه؟! چیزی در موردش بدونه؟! قانون اساسی بخش جدیدیه که میخوام به وبلاگم اضافه کنم. نظرتون راجع به این چیه: طبق اصل 23 قانون اساسی تفتیش عقاید ممنوع است و هیچ کس را نمی توان به صرف داشتن عقیده ای مورد تعرض و مواخذه قرار داد.
-
من اومدم..
پنجشنبه 25 شهریور 1389 22:30
بچه ها سلام جاتون خالی بعد عید فطر با خانواده رفتیم تهرون. به خاطر همین بود که نمیومدم تو وبلاگاتون فضولی کنم، نظر بدم، رو اعصابتون پیاده روی کنم! راستش داداشم دانشگاه قزوین فوق قبول شده بود رفتیم واسه ثبت نام. حالا بماند که تو مسیر رفت و برگشت به قزوین چه بلاهایی سرمون اومد!! انصافا دانشگاه قزوین دانشگاه قشنگ و...
-
تموم شد..
پنجشنبه 18 شهریور 1389 18:49
راستش تا حالا به اینکه ماه رمضون داره تموم میشه فکر نکردم ولی حالا که فکر می کنم میبینم راستی راستی ماه رمضون تموم شد! انگار همین دیروز بود که ماه رمضون شروع شد! حیف.. از وقتی که برنامه ماه خدا رو سحری از شبکه یک دیدم یه جور دیگه شدم و بعضی وقتها دلم می گرفت و دوس داشتم زانوهامو تو بغلم بگیرم و بزنم زیر گریه مجری...
-
شـاهـکار
یکشنبه 14 شهریور 1389 22:24
امروز بعدازظهر یعنی یکشنبه، رفتیم روستامون. فکر کن ساعت 2 بعدازظهر توی اون گرما رفتیم هندونه چینی!! آخه یکی نیست بهت بگه پسر خوب اون موقع روز وقت بیرون رفتنه!! هیچی دیگه، رفتیم سر زمین منو بگو مثه خرررررررر داشتم عرق میریختم، اون وقت صاحب زمین میگه خسته شدی؟! جوونای امروزی اینطورین دیگه!! هی بچین بچین شد 120 کیلو!...
-
کـریستـوفـر کلمب
پنجشنبه 11 شهریور 1389 12:03
اگر کریستوفر کلمب ازدواج کرده بود٬ ممکن بود هیچگاه قاره امریکا را کشف نکند٬چون بجای برنامه ریزی و تمرکز در مورد یک چنین سفر ماجراجویانه ای٬ باید وقتش را به جواب دادن به همسرش٬ در مورد سوالات زیر می گذراند: - کجا داری میری؟ - با کی داری می ری؟ - واسه چی می ری؟ - چطوری می ری؟ - کشف؟ -برای کشف چی می ری؟ - چرا فقط تو می...
-
تسلیت
یکشنبه 7 شهریور 1389 11:57
فرا رسیدن شبهای قدر و ضربت خوردن و شهادت مولای متقیان امیرمومنان علی بن ابیطالب رو به همه مردم مسلمان ایران و جهان تسلیت میگم. امیدوارم که همه ما قدر این شبهای بابرکت رو بدونیم. با آرزوی موفقیت برای همه..
-
نامه مامان غضنفر به غضنفر
شنبه 6 شهریور 1389 17:21
گضنفر جان سلام! ما اینجا حالمان خوب است . امیدوارم تو هم آنجا حالت خوب باشد. این نامه را من میگویم و جعفر خان کفاش براید مینویسد. بهش گفتم که این گضنفر ما تا کلاس سوم بیشتر نرفته و نمیتواند تند تند بخواند، آروم آروم بنویس که پسرم نامه را راحت بخواند و عقب نماند. وقتی تو رفتی ما هم از آن خانه اسباب کشی کردیم. پدرت توی...
-
کاش..
شنبه 6 شهریور 1389 11:17
تو باز خواهی گشت به خاطر همان دستان گرم و به خاطر حرفهایی که پنهان ماند در پس کوچه نجابت تو باز خواهی گشت حتی اگر من در آغاز آن خیابان به انتظارت نمانده باشم و بدان ! یک گل ، یک نسیم ، و بارش بیشرمانه باران و یا شاید زمزمه عاشقی در گوش معشوق مرا با تو همراه سازد باورکن تو باز خواهی گشت درست در زمانی که برگی زرد مرا به...