تلنگر

گاهی وقتا رفتن به قبرستون واسه آدما خیلی لازمه، حداقل واسه چند دقیقه هم که شده میتونه آدمو متحول کنه؛ واسه همینم هست که تو اسلام سفارش شده که هر چندوقت ی بار سری به قبرستون بزنین تا بدونین که جهان پس از مرگی هم هست؛ از نزدیک ببینین اونایی که اونهمه پول و قدرت داشتن الان زیر خروارها خاک خوابیدن، نه پولشون و نه قدرتشون به کمکشون نیومد..

امروز رفته بودیم روستامون، سر راهمون رفتیم سر قبر پدربزرگ و مادربزرگم. ی نگاه به قبرستون انداختم وقتی که اونهمه قبرو دیدم ی خورده دلم لرزید.. ازین میترسم که هیچی واسه خودم ندارم که ببرم اون دنیا!
راستش چند روزه که این موضوع ذهنمو مشغول کرده اونم بخاطر تلنگریه که ر ف ی ق تو وبش بهم زد..
چنتا سوال دارم ازتون: شما چطور با مرگ کنار میاین؟ اصلا نظرتون راجع به مرگ چیه؟

عکس نوشت: دیوار اتاقمون تو خوابگاه- سال 87



بعدا نوشت: بازم باختیم؛ خیلی زود شیرینی برد داربی رو زهرمارمون کردن

نظرات 60 + ارسال نظر
نون.الف چهارشنبه 19 بهمن 1390 ساعت 23:17

مقداااااد
ببین منووو
علیییییییییییییییییییییه دایی...علیییییییییییییییییییییییییییییییه دایی...

سارا چهارشنبه 19 بهمن 1390 ساعت 21:24 http://www.khodamodelam-sara.blogfa.com

مـرگــ ؟ بیـشتـر از هـر کــسی مــن بـش فـک میکنـمــ
شــایـد بخــاطـر ایـنکــه ...
میـتـرسـمـ ازش ، بهتـر بـود میپـرسـیدی اگــه تـو شـرایطش بــودیـن چـیکــار میکـردیـن زنــدگـیُ دوس دارمــ امــا نــه بــه هــر قیـمـتـی
منــو هیـچ وقـت بهـشـت زهــرا نمـی بــرن ، آخــه هــر دفعـه کــه بـرمیگــردمـ تــا یــه مـدت میـرمــ تــو خـودمـ
آپ جــالبــی بــود ممنـون کــه خبـرمـ کــردی

بخاطر همون؟
آدم قانعی هستیا;) خواهش..

سارا۲۶۲ چهارشنبه 19 بهمن 1390 ساعت 21:09

عزیزم استقلالم خوب بازی کرد منتها باخت
گهی پشت به زین و گهی زین به پشت
مرگم منتظرشم...قدمش روی چشــــــــــــم

منظورت داربیه؟ استقلال خوب بازی کرد ولی پرسپولیس از موقعیتاش خوب استفاده کرد;)
ی جوری حرف میزنی انگار مهمون میخواد واست بیاد!

شیما چهارشنبه 19 بهمن 1390 ساعت 20:51 http://vanoushe.persianblog.ir

از ما سلام ...
خدا بیامرزه خاله و خاله شی رو .
این روزا خیلی درگیر این مقوله هستم ...
شاید بخندی ولی می ترسم حالا که از پدر و مادرم دورم لحظه ای بمیریم که همدیگه رو ندیدیم یا حتی برای چند ساعتی صدای هم رو نشنیدیم ...
صب ها که از خواب پا می شم به تک تک اعضای خونوادم تماس میگیرم تا ببینم زنده هستن یا نه ! این حالت روانی در من بیداد میکنه که هر لحظه منتظر مرگم مرگ ...
تا بعد ...

از ما هم علیک سلام..
خدا رفتگان شمارو هم بیامرزه;) من اصلا مردن تو ی همچین حالتی رو دوس ندارم؛ اینکه دور از خونوادم بمیرم. ایشالا که آخر و عاقبت همه مارو ختم به خیر کنه..
مرسی که بهم سرزدی;)

سینا چهارشنبه 19 بهمن 1390 ساعت 20:09 http://omide-ma.blogsky.com

دمی با غم به سر بردن جهان یک سر نمیارزد, به می بفروش دلق ما کز این بهتر نمیارزد
مرگ آنقدرها هم که میگویند سخت نیست...
عشق است پرسپولیس را

خیلی راحت راجع بهش حرف میزنیا!!
پرسپولیسو عشق است ولی گند زدن:(

ریحانه چهارشنبه 19 بهمن 1390 ساعت 17:40 http://sun-girl.blogfa.com

سلام خوبی؟مرسی که خبرم کردی مقداد
حوصله ندارم
حتی ج اس های الی رو هم نمیدم
همش میخندم ولی...
به قوله لهراسبی
سردرگمم از این روزای تکراری

سلام، مرسی. چه عجب اومدی نت؟ الهه بهم گفت که جوابشو نمیدی!! چرا خب؟ تو دلت نگه ندار بغض میشن میترکنا! بریز بیرون..

الهه چهارشنبه 19 بهمن 1390 ساعت 16:34 http://dar-bareye-eli-73.blogfa.com

جوابه منم نمیده
خونشونه
قراره فردا برن دماوند

آپ کردم

عجب!! نکنه خودشو حبس کرده؟:)
آها، خودش اومد;)

الهه چهارشنبه 19 بهمن 1390 ساعت 15:27 http://dar-bareye-eli-73.blogfa.com

من تازه پارسال رفتم بهشت زهرا
باورت میشه؟
قبلش تاحالا نرفته بودم
نظره خاصی ندارم
یه روز هممون میمیریم

زیارت قبول;)
اون که بله، روز قیامته که آخر دنیاست و هممون میمیریم.
راستی ریحانه کجاست سر و کلش پیدا نیس؟

Neusha چهارشنبه 19 بهمن 1390 ساعت 15:13

مرگ هم مثل زندگی...اجباره
مهم نیست نظر ما چیه...همه چیز همونطور که میخواد پیش میره
ما هیچ کاره ایم...فقط یه بازیچه!!

ی جمله از شریعتی هست که میگه: زنده بودن را به بیداری بگذرانیم که سالها به اجبار خواهیم خفت(البت اگه درست گفته باشم)
بالاخره همه ما ی روزی باید بریم تا نوبت به بقیه هم برسه. آدم به دنیا میاد ازینور سال به سال بزرگتر میشه ولی ازونور لحظه به لحظه به مرگش نزدیکتر میشه. باید به مرگ اعتقاد داشت..

نسا چهارشنبه 19 بهمن 1390 ساعت 14:59 http://sokot9006.blogfa.com

مرگ...
من تقریبا هر جا هستم مگ هم کنارم قدم میزنه...
همیشه احساس میکنم فرصت ندارم...
در عین اینکه واسه آینده برنامه می ریزم اما انتظار رفتن ناگهانی رو هم دارم...
اما دااداش مقداد...
مرگ تنها واقعیت غیر قابل انکار این دنیاست...
همه همونجور که یک روز می یاییم یک روز هم باید بریم...
تنها راهی که می تونه ائن دنیا رو بهتر بسازه همیشه به یاد مرگ بودنه...
باور کن ما آدم ها اگر بدونیم یک روزی دیگه نیستیم خیلی کار ها رو انجام نمی دیم....

خوش به حالت که همچین حسی داری، خیلی باهات موافقم. مرگ تولد دوباره ما آدماست بخاطر اینکه از دنیایی به دنیای دیگه میریم و زندگی جدیدی رو شروع میکنیم.
مرسی که اومدی و نظر دادی:x

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد