گرسنه یا تشنه!!!


                  
پسر گرسنه اش است، شتابان به طرف یخچال می رود
در یخچال را باز می کند
عرق شرم بر پیشانی پدر می نشیند

پسرک این را می داند؛

دست می برد بطری آب را برمی دارد

کمی آب در لیوان می ریزد

صدایش را بلند میکند: "چقدر تشنه بودم"
پدر این را می داند پسر کوچولواَش چقدر بزرگ شده است..
نظرات 16 + ارسال نظر
مهربون جون شنبه 6 خرداد 1391 ساعت 20:43

اون بزرگ شده و من هنوز از پس بزرگ شدنم برنیومدم

...

فریناز شنبه 6 خرداد 1391 ساعت 20:09 http://delhayebarany.blogsky.com

خیلی یم بزرگ شده

کاش داداش منم بزرگ میشد

یعنی داداشت آبروریزی میکنه؟!

امید شنبه 6 خرداد 1391 ساعت 15:17 http://garmak.blogsky.com/

چه پسری
چه تاج سری
یعنی هنوز از این پسرا پیدا میشه

چرا پیدا نشه!
تو هم به چی گیر دادیا!

خدا همین نزدیکی هاست شنبه 6 خرداد 1391 ساعت 12:43 http://kumail.blogsky.com

so nice

I'm window

مهدی شنبه 6 خرداد 1391 ساعت 11:45 http://bivatan.blogsky.com

سلام.
زیبا بودش و متاثر کننده ...

سلام دوست من

www.andam-mr.ir شنبه 6 خرداد 1391 ساعت 11:33 http://www.andam-mr.ir

سلام دوست گلم ، این کد بنر ما رو تو تنظیمات وبت قرار بده ،بعد بهم بگو تا به صورت ستاره دار بلینکمت.
<body>
<center>
<a target="_blank" href="http://www.andam-mr.ir"><img title=""
border="0" src="http://151.0.img98.net/out.php/i348107_andam1.gif"></a></p>
</center>

</body>

ما رو چه به پرورش اموات؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد