امروز یکی از همسفریام بهم یادآوری کرد که دقیقا یک ماه پیش تو همچین روزی میخواستیم پرواز کنیم واسه جده! ی لحظه یاد گذشته افتادم و بغض خفیفی تو گلوم گیر کرد..
به همین زودی یک ماه!! شد

خیلی دلم میخواست 1 ماه برگردم به عقب و دوباره لذت این سفر رو تجربه کنم اما حیف..

خدا میدونه که چقدررررر از فرصت های از دست داده افسوس میخورم

*
رنگین کمان: یک ماه پیش، الان تو راه جده به مدینه بودیم

* عکس نوشت: خونه خدا از طبقه سوم مسجد الحرام

کی میخواد بره بالای دار؟
چی شده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
فک کنم تا الان دیگه رفته و زندگیشو سر هیچ و پوچ از دست داد!
حاجی داداش غصه نخور
تلاش کن که ایشالا بازم نصیبت بشه
دست من نیس، تا خدا خودش نخواد نمیشه
میگم مقداد جان این کی بود اعدامش کردن .
نکنه یکی از همین بیگناهان مارک خورده الکی بود که به جرم سیاسی میکشنشون
هنوز که اعدام نشده ولی اینطور که میگفتن تا چند ساعت دیگه قراره اعدام بشه
نه بابا، سیاسی کجا بود؟!
سلام مقداد جان خوبی داداش .

چیکار کنم از دست بچه هام مجبورم شب ها آپ کنم تمام روز سرگرم ضبط وربط کردنشون هستم .
سلام خانم معلم
از بس این وروجکارو شیطون بار آوردی دیگه آرامش نداری
میگم مقداد


خسته نشی با این توضیح دادنات
حس خوبی داره
معلومه زیارتت قبول شده ها
حالا هی فرتو فرت عکس بذار دل ما رو بـِ آب
نه بابا، چه خستگی؟ کار ما توضیح دادنه

خب شماها جزء مسافرای مجازی بودین دیگه، عکس میزارم واستون تا زیارتتون کامل شه;)
خدایا
خدایا
و یا الله...
سووووووووز داره آهنگت ، بدجوری میسوزونه بدجور!!!
آذین؟ ی وقت خودزنی و خودکشی نکنی!
دیگه انقدرا هم سوز نداره ها! نمکشو زیاد نکن میام میزنمتا:)
ایشالا دوباره قسمتت بشه و بری
حاجی! تو پست برای ما توضیح بده حاجی شدن چه کیفی داره
حال خوبی داره
بسه یا بازم توضیح بدم؟!
همه ما ی هعالمه یادش بخیر داریم...
اوهوم ولی ازین یادش بخیرا زیاد نداریم
بهم سر بزن و نظر بده
ممنون
سر میزنم و نظرم میدم