زمانیکه مردی در حال پولیش کردن اتومبیل جدیدش بود کودک 4 ساله اش تکه سنگی را بداشت و بر روی بدنه اتومبیل خطوطی را انداخت. مرد آنچنان عصبانی شد که دست پسرش را در دست گرفت و چند بار محکم پشت دست او زد بدون آنکه به دلیل خشم متوجه شده باشد که با آچار پسرش را تنبیه نموده! در بیمارستان به سبب شکستگی های فراوان چهار انگشت دست پسر قطع شد. وقتی که پسر چشمان اندوهناک پدرش را دید از او پرسید: "پدر کی انگشتهای من در خواهند آمد"!
آن مرد آنقدر مغموم بود که هچی نتوانست بگوید به سمت اتومبیل برگشت و چندین بار با لگد به آن زد حیران و سرگردان از عمل خویش روبروی اتومبیل نشسته بود و به خطوطی که پسرش روی آن انداخته بود نگاه می کرد. او نوشته بود: " پدر دوستت دارم" روز بعد آن مرد خودکشی کرد..
خشم و عشق حد و مرزی ندارند، می توانید(عشق) را انتخاب کنید تا زندگی دوست داشتنی داشته باشید و این را به یاد داشته باشید که اشیاء برای استفاد شدن و انسانها برای دوست داشتن می باشند در حالیکه امروزه از انسانها استفاده می شود و اشیاء دوست داشته می شوند..
* عکس نوشت:
این داستانهای پرمعنات ما رو کشته
سلام
به به، سلام سینا جان
کجا بودی بابا دلمون واست تنگید؟
مرسی
راستی مقداد جان من این چند وقت که با هم آشنا شدیم فراموش کردم لینکتون کنم
لینک شدید
معلومه که خیلی خوش هواسم هستی!
خیلی دردناکه.
اوهوم
سلام خوبی؟
چه خبر؟
چیکارکنم خب سرم شلوغه
حوصله هیچی ندارم
مامانم ینیشو عمل کرده همش کار دارم
کلاهم حوصله ندارم
وای اهنگه وبت خیلی قشنگه
میبینی که تعداد نظرام چقد کم شده چون نمیام نت
سلام ریحانه خانم، من خوبم شما چطوری؟
آخی، نکنه تو هم دماغتو عمل کردی؟ راستشو بگو..
عجیبه، تو میگی آهنگ وبم قشنگه یکی دیگه میگه رو اعصابه حذفش کن!:(
سعی کن سرتو خلوت کنی;)
سلام...
مقداد خان نرفته اومدم...
سلام:)
خوش اومدی;) نظرت برگشت؟
جوابتان را در وبلاگم دادم.میتونید برید بخونید
سلام من یه چند وقت نمیتونستم جوابارو بدم عذر خواهی میکنم.عکسای جدیدت عالیه.لینک شدی
سلام، خواهش میشه. ایشالا ازین به بعد بتونی جواب همه رو بدی;)
مرسی..
گاهی اوقات خشم هم خوب چیزیه...