آیینه و شیشه

جوان ثروتمندی نزد عارفی رفت و از او اندرزی برای زندگی نیک خواست...
عارف او را به کنار پنجره برد و پرسید: چه می بینی؟
گفت: آدم هایی که می آیند و می روند و گدای کوری که در خیابان صدقه می گیرد.
بعد آینه بزرگی به او نشان داد و باز پرسید: در آینه نگاه کن و بعد بگو چه می بینی؟
گفت: خودم را می بینم !
عارف گفت: ولی دیگر دیگران را نمی بینی!
آینه و پنجره هر دو از یک ماده ی اولیه ساخته شده اند و آن چیزی نیست جز "شیشه"
اما در آینه لایه نازکی از نقره در پشت شیشه قرار گرفته و در آن چیزی جز شخص خودت را نمیبینی. این دو شی شیشه ای را با هم مقایسه کن:
وقتی شیشه فقیر باشد، دیگران را می بیند و به آنها احساس محبت می کند اما وقتی از جیوه (یعنی ثروت) پوشیده می شود، تنها خودش را می بیند!
تنها وقتی ارزش داری که شجاع باشی و آن پوشش جیوه ای را از جلو چشم هایت برداری تا بار دیگر بتوانی دیگران را ببینی و دوستشان بداری

* عکس نوشت: بدون شرح..
      

نظرات 36 + ارسال نظر
نسا دوشنبه 7 فروردین 1391 ساعت 01:44 http://sokot9006.blogfa.com

خوب دوبار جواب منو هم بده...

یعنی چه جوری؟ دوباره واست شکلک بزارم؟؟؟

تو که این همه راهو اومده بودی کاش پیش ما هم میومدی...

+ دوست دارم حـــاجـــــــی

دوس داشتم زیارتت کنم ولی نشد:)
فدایی داریا:x

رسپینا یکشنبه 6 فروردین 1391 ساعت 20:18 http://zooohreh.blogfa.com

همیشه یه گوشه دلت رو بزار واسه خلوت اونی که خلوتشو با خاطراتت پر کرده....!!!
سلام !ضمن عرض تبریک باید بگم وب قشنگی داری!به منم سر بزن!!![چشمک]
منتظرتم......

دلت خوشه ها!
منم سلام، مرسی نظر لطفتونه;)
چشم، حتما سر میزنم;)

نسا یکشنبه 6 فروردین 1391 ساعت 18:01 http://sokot9006.blogfa.com

وای این بنده خدا اگه هم نمی خواسته بمیره با این کار که کشتنش..!!!!!

نون.الف یکشنبه 6 فروردین 1391 ساعت 14:25

خب شما بزرگتری دیگه...
غیر اینه؟!...

چرا تو اینجور مواقع ما بزرگ میشیم؟!

۲۶۲ یکشنبه 6 فروردین 1391 ساعت 12:31 http://www.halaharchi-262.blogfa.com

این جیوه ها رو بکن از من
تو کف عکسم!!داره بهش شک میده آیــا؟

دم دستت کاردک داری؟ با دست نمیشه
فک کنم تموم کرده داره بهش شوک میده:))

حسن یکشنبه 6 فروردین 1391 ساعت 04:13

سلام. سال نو مبارک. من فقط مزاحم شدم بپرسم اون عکس چه ربطی به متن داشت؟

سلام عشق من، سال نوی تو هم مبارک. سورپرایز کردیا!;)
مزاحم که نه، مراحمی. قرار نیس همه چی به هم ربط داشته باشه که، اینجا همه چی بی ربطه:)

اشک - غریبه شنبه 5 فروردین 1391 ساعت 23:42 http://tashkan.blogsky.com

عجب عکسی!

متنت خیلی خفن بود عکست خفن تر

کلا خفنی از خودتونه...
نمیدونم به آمریکایی چی میشه واست ترجمه کنم

خواهش میشه، نظر خفنتونه
اگه آمریکاییشو بلد نیستی به فرانسه بگو. فارسی هم قبوله ها:))

سینا شنبه 5 فروردین 1391 ساعت 22:46 http://omide-ma.blogsky.com

این عکس منو یاد مرد هزارچهره انداخت وقتیکه مهران مدیری دکتر شده بود
چشم دل داریم ما و چشم سر
گاه دنیا را به چشم دل نگر
چشم سر در شکل ظاهر بنگرد
چشم دل از شکل ظاهر بگذرد
ساعتی بر چشم ظاهر چیره شو
بر جهان با چشم باطن خیره شو

به به
خیلی ممنون از شعرتون;)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد