سلام بچه ها، بالاخره بعد از ی مدت طولانی دوری از نت برگشتم. خیلی دوران سختی بود ولی خوشحالم که دوباره برگشتم. تو این مدت اتفاقای زیادی واسم افتاد، چه خوب چه بد؛ خوبش اینکه بالاخره عمو شدم بدش اینکه دوباره دانشگاهها شروع شده! منتظر آپای بعدیم باشین؛ فعلا..
آقا مقداد من با دیدن بچه ها دلم آب نمیشه چون دو تا دست گلش را دارم .


دیگه هم دوست ندارم بیشتر از این داشته باشم وهر وقتم بچه کوچیک میبینم تنم میلرزه چون حوصله بچه داری را دیگه ندارم .
نوش جانت عزیز خدا ده تاش را بهت بده
خوش به حالت، خدا حفظشون کنه
از قدیم گفتن فرزند کمتر زندگی بهتر
ده تا!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! مگه مهدکودکه!!
رمز چی بوووود؟؟؟؟!!!


ااااااااااااااا، من که رمزو بهت دادم به همین زودی فراموش کردیش!!!!
سلام
آقا مقداد منم رمز میخوام..!! لطفا..
سلام
اومدم
امیر علی ناناز عمه چطوره؟



این عمویی اذیتش نمیکنه که!وگرنه میام میزنمشا
امیر علی دارم تا نداره
صورتی داره ماه نداره
عشق من خوبه، الان خونه خودشونه

من عشقمو اذیت کنم! دلم واسش ی ذره شده
تا حالا عمه شاعر ندیده بودم
میگم خب رمزو بده دیگه



خجالت نمیکشی باید بیام ازت بگیرم!خب خودت میدادی دیگه
وظیفت بود اصلا
یالله ببینم
اومدم دادم بهت
ببخشید خب، نشد بیام
خوش اووووووووووووووووووووومدی





صفا آوردیییییییییییییییییییییییییییییییی
عمو مقداد وارد می شود
سلام عمو جون.... تو هم شدی عمو دیگه
تبریک میگم هم ورودتو هم عمو شدنتو
مرسی مرسی


سلام به روی ماهت عمه جون
خوشحالم که برگشتی
یه سر به من بزن
رمزه اون مطلبتم بده بهم
مرسی
خواهش، میام وبت
سلام داداش

کلی چشم دوختم که بیایاااااا
اتفاقا میفته و نمیفته! بد و خوب میگذره...
دلت آروم
سلام به آجی گلم
منم دوس داشتم زودتر برگردم، مرسی که اومدی
سلام
...
علیک سلام