درد و دل

خیلی واسم پیش اومده که مجبور بودم بین دل و عقل یکی رو انتخاب کنم و من همیشه دلمو انتخاب میکردم!! نمیدونم چرا ولی همش اسیر دلم می شدم! الانم نمیدونم حسمو چه جوری باید بگم؟؟؟؟؟؟ دلم میخواد همه بدونن که من خیلی ناراحتم از خیلی چیزا، خیلی کَسا، خیلی خیلی خیلی...  نمی دونم چی باید بگم؟! فقط و فقط اومدم تا اینکه خودمو خالی کنم و حرفامو به یکی زده باشم.  

کاش منم یه دوست داشتم که محرم اسرارم باشه و همش میشَستم باهاش درد و دل می کردم، ای کاش..  

* بعدا نوشت: یه مداحی قشنگ از محمود کریمی

نظرات 19 + ارسال نظر
دریای شب جمعه 19 آذر 1389 ساعت 09:42

سلام عزیزم یعنی واقعا کسیو نداری که دردو دلتو پیشش بگی انصافا سخته همیشه یه دوست واقعی لازمه واسه همه چیز ولی اینو یادت باشه تو یه دوست داری که بهتر از هر کی به حرفات گوش میده مخصوصا این شبا

چرا، یکی رو تازه پیدا کردم که رو چشم ما جا دارن و محرم اسرارن.

ریز نوشت پنج‌شنبه 18 آذر 1389 ساعت 00:07

راستشو بخواین من آدرس شما رو تو صفحه سوم بلاگ اسکای توی لیست وبلاگهای بروز شده پیدا کردم
از اسم وبلاگ خوشم اومده بود اومدم ببینم چی دارین
چرا پست جدیدتون رمز داره
اگه نمیخواستین همه ببینن نمیذاشتینش
اگه دوست داشتین جوابمو همین جا بهم بدین

رمز داره چون نمیخواستم هرکی بخونه. شما آدرستو بزار میام بهت میدم

stifling-سکوت صدا... چهارشنبه 17 آذر 1389 ساعت 22:30 http://eagle-eyed.blogfa.com

hi dear
i am up with the second episode of simple english notes
see u[گل][لبخند]

ستوده چهارشنبه 17 آذر 1389 ساعت 16:00 http://saba055.blogsky.com

همیشه دلت را بذار کنار وعاقلانه تصمیم بگیر .
کار خوبی میکنی که دلت را توی وبت می ریزی .
حالا هم ناراحتی که قالبت را سیاه کردی .
قبلی قشنگ تر بود .
اینجا باید یک چراغ همراهمون بیاریم

تو این یه مورد عقلم جوابگو نیست و نمی تونه جلوی دلمو بگیره

بیتا سه‌شنبه 16 آذر 1389 ساعت 19:47 http://khaste-nabash.blogsky.com

سلام
قالبتون خیلی زیباست تبریک میگم واسه انتخابتون و آپ دیت بودنتون
می دونینن تو زندگی تموم آدما این روزا پیش میاد...مطمئن باشین دوستان خوبی هستن که به حرفاتون گوش بدن...امیدوارم این روزها زود زود تموم شن

ممنونم ازت بیتا جان ایشالا کم کم شروع میکنم. اگه خدا بخواد زود زود تموم میشه

گل مریم سه‌شنبه 16 آذر 1389 ساعت 17:48

سلام
اولا قالبت مبارک
بعدش... درد و دل کن، بنویس، سبک میشی! همیشه هم خوب نیست که بین دل و عقل، دل رو انتخاب کنی!
به هر حال هر کس صلاح خودش رو بهتر می دونه! موفق باشی

ممنونم ازت سعی میکنم یه پست جدید به وبم اضافه کنم

stifling-سکوت صدا... سه‌شنبه 16 آذر 1389 ساعت 11:39 http://eagle-eyed.blogfa.com

سلام عزیز...
می دونم درد تو از چه جنسیه ...چون خودم یهش مبتلام...
اما یه دوستی پیدا کردم که خیلی وقتا میشینم و باهاش دردودل میکنم...و اون با دقت به حرفام گوش میکنه و بهم آرامش میده....اسمش خداست...

آخ گفتی، خیلی دلم میخواد همچین کاری کنم ولی نمیدونم چرا نمیتونم

نگین سه‌شنبه 16 آذر 1389 ساعت 11:34 http://www.mininak.blogsky.com

چرا غمگین و تنها ؟ اوووم خب بعضی وقتا آدم این جوری میشه دیگه
بهش توجه نکن
منم همین جوریم ! فک کنم واسه تو هم زودگذر باشه
به قوله یک بنده خدایی خدا نکنه یه روز برسه که گوشی واسه شنیدن نداشته باشی

نه نگین جان، مشکل من این چیزایی که گفتی نیس!! مشکل من یه چیز خیلی خیلی کوچولوئه که شاید تصورشو هم نتونی بکنی به هر حال ممنونم ازت

دختر مردابی سه‌شنبه 16 آذر 1389 ساعت 11:04 http://dokhtaremordabi.blogsky.com

سلام مقداد عزیز
دلگیر نباش
این لحظه ها زودتر از آنچه فکر کنی خواهد گذشت. کمی صبر، اندکی توکل و شاید واگویه دردهایی که آزارت می دهد با ما، دوستانی که نمی شناسیشان، اما گاه همدرد تو هستند، آرامت میکند.
فقط بگذار این روزها بگذرد به خودت فرصت بده تا در دردها کمی صیقل یابی ...
انشاالله که مشکلت هر چی که هست زودتر رفع بشه و دلخوری هات از آدمای دور و برت زودتر از بین بره ...

مرسی از هم دردیت. من با آدمای دور و برم مشکلی ندارم همشونو دوس دارم، از بعضی چیزها ناراحتم دعا کنین که حل شه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد