دیروز یا پریروز یه سری به وبلاگ نیلوفر (nilo0ofar.mihanblog.com) زدم. یه مطلبی به اسم عکسای نی نی گولیایی گذاشته بود تو وبلاگش. خیلی باهاش حال کردم و یه جرقه ای توی مخ منم زده شد که یه همچین کاری کنم که هر چند وقت یه بار یه سری عکس از خودم، دوستام، دانشگام و... بزارم توی وبلاگ. از همین جا از نیلوفر بابت این کارش تشکر می کنم
واسه این سری 4 تا عکس انتخاب کردم:
این عکس مال فروردین امساله (89)، کنار ساحل بابلسر..
این عکس مال خرداد 89، لابی دانشکده اقتصاد دانشگاه مازندران..
این عکس بچه های اقتصاد 85 که توی ساختمون اساتید دانشگاست..
و آخرین و مهمترین عکس:
عکس ساختمون دانشکده اقتصاد دانشگاه مازندرانه..
× توضیح: این عکسو خودم گرفتم و خیلی دوسش دارم. در کل من از عکاسی لذت می برم. سری های بعد به این موضوع پی می برید.
از 3 تا عکس اولی حدس بزنین من کدومم؟! تو قسمت نظرات بگین..
مهر ماهم شروع شد و دوباره بدبختی های دانش آموزا و دانشجوها شروع شد. به مناسبت این بدبختی بزرگ می خوام یه کوچولو از دوران دانشجوییمو واستون تعریف کنم:
سال 85 که دانشگاه قبول شدم کلی ذوق و شوق داشتم. آخرای شهریور بود که اومدیم واسه ثبت نام. یکی از آشناهامون که پارتیمون توی دانشگاه بوده و هنوزم هست کار ثبت نام منو زودتر راه انداخت و خوابگاهو هم واسم درست کرد
اول مهر که تقریبا اوایل ماه رمضون بود رفتم سر کلاس: کلاس 227، دانشکده اقتصاد، درس خرد ۱
این اولین کلاس دوران دانشگام بود که همیشه یادمه.
× توضیح: من رشته اقتصاد رو بدون هیچ پیش زمینه قبلی و آشنایی انتخاب کردم که رفته رفته ازش خوشم اومد
گذشت و گذشت تا رسید به سال 89 که متاسفانه یا خوشبختانه هنوزم دانشجوی ترم 9 اقتصاد بازرگانی دانشگاه مازندرانم!! همین 3 ماه پیش( تیر 89) جشن فارغ التحصیلی بچه های اقتصاد 85 بود
من ماندم تنها، من ماندم تنها میان سیل غمها
حالا هم برای 4مین سال متناوب خوابگاه گرفتم، اونم با بچه های ورودی جدید!! دیروز رفتم یه سر به اتاق بزنم ببینم وضعیت چه جوریه. ازشون خوشم اومده، بچه های باحالین..
سلام
طبق قولی که داده بودم شنبه هر هفته چنتا اصل از قانون اساسی رو واستون میزارم؛
نمیدونم چرا این چند روزه همش سرم بلا میاد!! ناراحتم میکنه ولی هیچ وقت امیدمو از دست نمیدم و میگم ایشالا که درست میشه..
شاید یه آزمایش باشه، آزمایش جنبه!!!
همیشه سعی کردم سرمو بالا کنم و ازین چیزا ناراحت نشم یا اگه شدم ذهنمو مشغولش نکنم..
خدا بزرگه..