دوستان عزیز و دوست داشتنی، لازم دونستم راجع به یه موضوع شفاف سازی کنم:
من فقط یه حس رفاقت خاص داشتم نسبت به دختر خالم یعنی اینکه من با اون به نسبت بقیه فامیلا راحت تر بودم
و ازین ناراحت بودم که دیگه مثل سابق نیست و رفته خونه شوهرش، همین
من وقتی نوشتم برداشت منفی نکنین منظورم دقیقاً همین بود و بس. دیگه هم دوست ندارم کسی راجع به این موضوع صحبت کنه چون از نظراتتون ناراحت شدم و ناراحت میشم
دقیقا این حس رفاقتت رو به دختر خاله ت بود که گفتم هویجم درکت میکنه. چون همین حس رو به من داشت!!!!!
حالا بگذریم که بعدا زن و شوهر شدیما! قبلا ها رفیق بودیم!!!
وای
چی دارم میگم؟اصلا بیخیال.یه چی گفتم حالا دیگه.گیر نده.